از جمله نشانهها و حجتهای الهی، خواب و رؤیاست که در آیینها و کتابهای آسمانی از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار بوده و توجه به آن از سوی بزرگان اهل معرفت نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ چرا که میتواند بهخوبی زمینههای هدایت و رشد آدمی را بهسوی کمال فراهم سازد و حتی سرنوشت ملّتی را بهسوی سعادت و پیشرفت رقم زند. انسان، از دو بُعد: «جسم» و «روح» تشکیل شده که همواره با یکدیگر در ارتباط میباشند و از هم تأثیر میپذیرند: عصاره جسم، «عقل» است و عصاره روح،…
آنان که از محدوده بهرهمندی از این دو چراغ عقل الهی و عقل رحمانی خارجاند و از انوار این دو حقایق عظیم معنوی بینصیباند، صرفاً از پرتو شعله نفس ناسوتی که به دست خود در عالم مُلک روشن کردهاند، برخوردار میباشند و این، همان علم و آگاهی به ظواهر مُلکی است. به موجب چنین نفس کثرتطلبی به بیان «أَلْعِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْأَکبَرُ»[1] در حجاب تیره و تار علوم اکتسابی گرفتار آمده و همت خویش را در عرصه غفلتزای دنیا تنها در خدمت کسب تمتعات مادی مصروف داشتهاند. و مهجور از…
رهرو کمال و جمال مطلق، پس از بهرهمندی از آفتاب عقل الهی که همان شریعت طهارتبخش محمدی است، به خلعت زیبنده اولوا الالباب آراسته گشته و به موجب عشق و تسلیم ربوبی به منزلت ابرار باریافته، در پرتو مهتاب عقل رحمانی و از رهگذر عشق و فنا به دستان ربّانی مقربین، مرآت قلب مصفایش، تجلیبخش حسن دلانگیز رحیمی و جمال روحپرور عشق فاطمی میگردد؛ وجه زیبندهای که برای عاشقان کوی ولایت، یکتا براق عروج به سفینه فرقدین برای سیر در آسمانهای ﴿أَحْسَنِ تَقْویمِ﴾[1] و جمال بینهایت رحیمی است تا در…
وجود تضاد در گستره خلقت و تقابل حق و باطل در عرصه وجود، برترین عامل رشد و تعالی، و مهمترین سبب ظهور استعدادهای نهفته موجودات هستی میباشد. در این میان، وساوس ابلیس نفس نیز موجب حرکت و پویایی انسان در نظام احسن خلقت شده تا در سایه سلوک و مجاهدت، به مبارزه با تمنیات مُلکی و مشتهیات ابلیسی برخاسته و راه ترقی و کمال را بجوید. داستان نمادین و حکایت پر رمز و راز آدم(ع) و حوّا(س)، سرگذشت نغز و آموزندهای است که پیوسته در زندگانی مردان و زنان هر…
آنگاه که وجه نگارین الهی پیش از ظهور در سرای شهود در سرادقات عالم غیب پنهان بود و لطایف جمال و حقایق جلال احدیت در نهانخانه «عماء»[1] قرار داشت، لطف و اراده ازلی به جلوهگشایی عالمی از عوالم بیشمار وجود پرداخت و حب ذاتی بارقه عشقی شد تا محبوب احدی از ورای حجاب غیب رخ نماید و حقیقت نور محمدی(ص) از گنجینه قدس ربوبی درخشیدن گیرد و به صراحت «لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ»[2] از فروغ هستی مظهر تام اسم اعظم اللّه تعالی، حضرت محمد مصطفی(ص) آسمانهای هفتگانه و زمین پدیدار…
خورشید تابناک «اللّه» تعالی، گستره خلقت را به انوار گرمابخش عشق ازلی روشن ساخت و حب ذات احدی به دلالت قدسی «فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکیْ أُعْرَفَ»[1] سرمنشأ عالم وجود و مایه تجلی بزم شهود گشت و سرشت کائنات و خمیرمایه موجودات را به زمزم مطهری آمیخت که طراوت حیات را بر ذرات آفرینش روان کرد و سرای گیتی را مهیای کمال و تجلیگاه حقیقت جمال نمود. انوار فروزان الهی موجب حیات و حامل روح قدسی گشت و نفحه حیاتآفرین عشق بر کالبد هستی دمیده شد و انسان، کاملترین…
از منظر کلی، گوهر رحیمی زن تنها در پرتو حفظ و صیانت مرد مؤمن و آگاه به حقایق اسماءاللّه است که از گزند ناسوتی نامحرمان و از تیررس شیطانی ﴿فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِه ِمَرَضٌ﴾[1] مصون میماند و کشتزار حاصلخیز زن، به وسیله نگهداری عارفانه مرد مؤمن است که ثمرات ملکوتی و گلهای بهشتی را حاصل میدهد و به دلالت حدیث نبوی «أَلْمَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِه؛[2] آدمی بر دین دوست صادق خود میباشد.» در سایه توجه و هدایت انسان کامل است که سفینه وجود زن و مرد مؤمن پس از طی…
سرّ کلام رسول اکرم(ص) آشکار میشود که فرمود: «شیطان آدم کافر بود، ولی شیطان من تسلیم شده است.»[1] چه اینکه عقل نورانی آدم صفیاللّه(ع) تنها به ضیای اسماءاللّه زینت یافته، اما به حلیه روحانی اذکار رحمانی مزین نگردیده بود که در نتیجه، در صیانت و مراقبت از گوهر رحیمی حوّا(س) غفلت ورزیده و خواهش ابلیسی زوجهاش را پیروی نمود و اینچنین، نفس مُلکی آدم(ع) فرمان الهی را کافر شده، در دام شیطنت نفسانی و خواسته جسمانی حوّا(س) گرفتار آمد؛ در حالی که رسول مکرم اسلام(ص) شیطان نفس خویش را تسلیم…
منصوره مستوره، فاطمه مرضیه(س)، اکسیر شفابخش دردمندان طریق عشق، و خوشبوترین یاسمین فردوس برین است که جامع تمامی عطرهای دلانگیز بهشتی میباشد.[1] و شجره طوبایی است که به دلالت «أَنَا الشَّجَرَةُ الَّتی تُؤْتی أُکُلَها کلَّ حینٍ»،[2] هر دم از میوههای جانفزای خویش، جان شوریدگان عالم امکان را برخوردار از رحمت خاص رحیمی میگرداند و تمسّک به شاخسار محکم و استوار محبت او است که به صراحت «أَنَا مَلَکُ النِّجاةِ الرّاغِبینَ»[3] مایه رهایی راغبان و شیفتگان رخساره مبارکش از دامگه ناسوت و نیل به روضه دار السلام ملکوت میباشد. او برترین…
اصطفا و گزینش ربوبی، آدم(ع) را به مقام صفوة اللّه نایل نمود و کسوت شریف ﴿اِنَّ اللّهَ اصْطَفی آدَمَ﴾؛[1] «همانا خداوند آدم را برگزید.» را بر قامت رعنای او پوشاند و تاج زیبنده فضیلت و کرامت را بر سر او نهاد و منشور نافذ خلافت و ولایت بر کره خاکی را به دستش سپرد و شرافت علم به اسماءاللّه را به او تفضل فرمود و سلسله نورانی پیامبران الهی را میراثدار این عطیه دلربای رحمانی ساخت. آدم صفیاللّه(ع)، یگانه خلیفه حق در اقلیم وجود و کاملترین نقش جلال و جمال…