سرّ کلام رسول اکرم(ص) آشکار میشود که فرمود: «شیطان آدم کافر بود، ولی شیطان من تسلیم شده است.»[1] چه اینکه عقل نورانی آدم صفیاللّه(ع) تنها به ضیای اسماءاللّه زینت یافته، اما به حلیه روحانی اذکار رحمانی مزین نگردیده بود که در نتیجه، در صیانت و مراقبت از گوهر رحیمی حوّا(س) غفلت ورزیده و خواهش ابلیسی زوجهاش را پیروی نمود و اینچنین، نفس مُلکی آدم(ع) فرمان الهی را کافر شده، در دام شیطنت نفسانی و خواسته جسمانی حوّا(س) گرفتار آمد؛ در حالی که رسول مکرم اسلام(ص) شیطان نفس خویش را تسلیم دستان ولایی خداوند رحمان ساخت؛ چنانکه خود فرمود: «هیچیک از شما نیست، مگر اینکه برای او شیطانی است.» به ایشان گفته شد: و [حتی] برای شما ای رسول خدا؟ فرمود: «و برای من، جز اینکه خداوند مرا بر او یاری نمود و او را تسلیم ساخت.»[2]
آنگاه حضرتش(ص) پس از تسلیمی عاشقانه در حریم ولایت رحمانی، نفس مطهرش را به اطمینان و ایمان بیاراست و ترنم روحانیاش گواه روشنی بر این منقبت و ارجمندی گردید که: «اِنَّ شَیطانی آمَنَ بِیَدی؛[3] بهدرستی که شیطان من به دست خودم ایمان آورد.»
پینوشتها:
[1]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج 63، ص 319، رسول اکرم(ص): «کانَ شَیْطانٌ آدمَ کافِراً وَ کانَ شیْطانی مُسْلِماً.»
[2]. عوالی اللئالی، محمد ابن علی ابن ابراهیم احسائی، ج 4، ص 97: «مَا مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَّا وَ لَهُ شَیطَانٌ فَقِیلَ لَهُ وَ أَنْتَ یا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ وَ أَنَا وَ لَكِنْ أَعَانَنِی اللَّهُ عَلَیهِ فَأَسْلَم.»
[3]. همان؛ علم الیقین، فیض کاشانی، ج 1، ص 282.