حقیقت خواب و رؤیا

از جمله نشانه‌ها و حجت‌های الهی، خواب و رؤیاست که در آیین‌ها و کتاب‌های آسمانی از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار بوده و توجه به آن از سوی بزرگان اهل معرفت نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ چرا که می‌تواند به‌خوبی زمینه‌های هدایت و رشد آدمی را به‌سوی کمال فراهم سازد و حتی سرنوشت ملّتی را به‌سوی سعادت و پیشرفت رقم زند.

انسان، از دو بُعد: «جسم» و «روح» تشکیل شده که همواره با یکدیگر در ارتباط می‌باشند و از هم تأثیر می‌پذیرند: عصاره جسم، «عقل» است و عصاره روح، «عشق» می‌باشد. ثمره عقل در وجود آدمی، «نفس مُلکی» نامیده می‌شود که ناپایدار و فناپذیر است و ثمره عشق در وجود او، «نفس ملکوتی» می‌باشد که باقی و ماندگار است. به‌عنوان مثال، آفتاب خورشید، مخلوقات را بر روی زمین ثمر می‌بخشد و مهتاب ماه، جلوه‌گری ستارگان در آسمان را نتیجه می‌دهد. در این تمثیل، خورشید به منزله «جسم»، آفتاب آن به مثابه «عقل»، و مخلوقات زمین مثال «نفس مُلکی» است و ماه به منزله «روح»، مهتاب آن به مثابه «عشق»، و جلوه‌گری ستارگان مثال «نفس ملکوتی» می‌باشد.

برای آنکه عقل و عشق، هرکدام بتوانند به‌شایستگی وظیفه خویش را در تجلی ثمرات نیکو به انجام رسانند، باید در وجود آدمی به حدّ تعادل برسند و از هرگونه افراط و تفریط به دور باشند؛ در غیر این صورت، شدت یا ضعف عقل، موجب فساد و خلل در نفس مُلکی می‌گردد؛ همچنان‌که شدّت آفتاب باعث سوزندگی و نابودی ثمرات زمین، و ضعف آن، سبب سرمازدگی و از بین‌رفتن نعمت‌های زمین می‌شود. همچنین شدت یا ضعف در عشق موجب پنهان‌شدن حقایق ملکوتی از دید انسان می‌گردد؛ همان‌طور که شدّت مهتاب باعث پنهان‌شدن ستارگان آسمان و ضعف آن، سبب پنهان‌شدن خود ماه از منظر بینندگان می‌شود. البته هرچند شدّت نور خورشید و ماه برای خودشان نیکوست و موجب جلوه‌گری بیشتر آن‌ها می‌گردد؛ اما ثمرات مُلکی یا ملکوتی‌شان آسیب جدّی خواهند دید و تنها راه رشد و کمال ثمراتشان، وجود تعادل در آفتاب و مهتاب است.

در این میان، «عقل» به‌عنوان عامل تعیین‌کننده سعادت و شقاوت انسان، وظیفه دارد با پرهیز از افراط و تفریط، نفس مُلکی را از آلودگی‌ها مراقبت و محافظت نماید و چنانچه در این امر کوتاهی کند، آفتاب عقل و مهتاب عشق هر دو در حجاب تیرگیِ نفس گرفتار می‌شوند و در ثمرات آن‌ها خلل و نقصان پدید می‌آید.

اما «روح»، بُعد خدایی وجود آدمی است که در خواب و بیداری همراه اوست و به‌عنوان حاکم حقیقی، مشوّق یا تنبیه‌کننده عقل و نفس می‌باشد؛ به بیان دیگر، قضاوت میان نفس و عقل در وجود انسان، در دستان روح قرار دارد و آدمی در طول عمر خویش، همواره در معرض این قضاوت باطنی است.[1] حال، چنانچه عقل تابع نفس شود، گرفتار تعلقات ظاهری می‌گردد و هر دو مورد عتاب و سرزنش روح واقع می‌شوند و انسان زندگی دنیوی و خواب‌های مُلکی و شیطانی را تجربه خواهد نمود و البته گاهی نیز رؤیاهای خوفناک و هشداردهنده‌ای را می‌بیند تا بلکه از این رهگذر، از خواب غفلت برخیزد و گفتار و کردار خویش را اصلاح نماید.

اما اگر نفس تابع عقل گردد، از وابستگی‌های مُلکی رهایی یافته، هر دو مورد عنایت و پاداش روح قرار می‌گیرند و انسان زندگی بهتر و رؤیاهای ملکوتی و رحمانی را تجربه خواهد کرد و برخی اوقات نیز خواب‌های بشارت‌دهنده‌ای می‌بیند تا نور امید برای تلاش و حرکت بیشتر، در وجودش دمیده ‌شود.

نکته قابل توجه این است که حقیقت آنچه در عالم بیداری برای انسان رخ می‌دهد، معمولاً در عالم خواب جلوه‌گر خواهد شد و همان‌گونه که عقل در وقت بیداری، عامل تعیین‌کننده نگرش‌ها و رفتارهای انسان است، در عالم خواب نیز عامل مؤثر در نوع و چگونگی رؤیای ما می‌باشد. پس اگر کردار و پندار انسان در وقت بیداری بر اساس عقل متعادل و حاکمِ بر نفس مُلکی باشد، هنگام خواب نیز روح او به‌واسطه چراغ آسمانیِ چنین عقلی به دریافت و رؤیت حقایق ملکوتی و معنوی در آیینه دل می‌پردازد؛ اما اگر افکار و اعمال آدمی به وقت بیداری بر اساس عقل نامتعادل و تابع نفس مُلکی باشد، هنگام خواب نیز روح او توسط چراغ زمینیِ این عقل، دریافت‌کننده و بیننده امور مُلکی و دنیوی در صفحه دل می‌گردد. ازاین‌رو، باید توجه داشت که نوع افکار، گفتار و کردار عقلانی یا نفسانی انسان در وقت بیداری، نقش تعیین‌کننده‌ای در نوع خواب او دارد و بایسته است که در طول شبانه‌روز، در پرتو نور عقل، نفس مُلکی خویش را از تعلقات دنیایی پاک و مطهر سازیم تا از این طریق، هم به رؤیت اسرار ملکوتی و هم به معرفت حقایق معنوی نایل آییم و رؤیاهای بهتری را مشاهده کنیم.

در حقیقت، بیننده خواب، روح انسان است که با چراغ عقل می‌بیند؛ حال چنانچه آفتاب عقل تحت تأثیر خواهش‌های نفسانی در حجاب واقع شود، آدمی تنها حقایق مُلکی را رؤیت می‌کند و رؤیای او رنگ و بوی مجازی و دنیایی به خود می‌گیرد؛ اما با رهایی آفتاب عقل از حجاب نفس، روح در پرتو نور عقل، حقایق آسمانی و معنوی را مشاهده می‌نماید .پس رؤیت خواب‌های روحانی، در صورتی امکان‌پذیر است که عقل از زنگار وابستگی‌های نفس آزاد شده و به رشد و کمال خود رسیده باشد؛ البته فهم اینکه رؤیای شخص، نفسانی و ظاهری یا معنوی و باطنی است، در توان معبّری آگاه می‌باشد که آفتاب عقل و مهتاب عشق در آسمان قلبش به‌صورت متعادل تجلی دارد و به این جهت، قادر به درک رؤیاهای مُلکی و ملکوتی و تشخیص آن‌ها از یکدیگر است.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. در این‌باره، مشاهده‌ای برای بنده رخ داده که به‌خوبی نشان‌دهنده ابعاد وجودی انسان است. در این مشاهده، در حالی‌که سحرگاه رو به قبله در عبادتگاه خصوصی‌ام مشغول ذکر بودم، دیدم ابتدا شخصی شرور و زشت‌رو، و سپس به دنبال او، جوانی خوش‌سیما و نورانی، از درونم بیرون دویدند. جوان خوش‌سیما، قصد تنبیه شخص شرور را داشت؛ اما او مرا که در حال ذکرگفتن بودم، مقصر می‌دانست.

در واقعه فوق، مراد از آن شخص زشت‌ و شرور، «نفس» است و منظور از آن‌که در حال ذکر نظاره‌گر این صحنه بوده، «عقل»، و شخص زیبارو نیز «روح» بنده می‌باشد.

شرح کامل این مشاهده، در کتاب رؤیاها و تعبیرها، صفحه 249 ذیل عنوان «ستیز عقل و نفس» آمده است.

به اشتراک بگذارید
keyboard_arrow_up
error: