مقالات

معبّران علمی، صرفاً بر اساس علم و ذهن خود، به تعبیر و تفسیر خواب می‌پردازند و از باطن امور و حقایق پشت پرده رؤیاها غافل‌اند؛ اما معبّران معنوی، بر مبنای معرفت و دریافت‌های قلبی خویش به تعبیر و تفسیر خواب اقدام می‌کنند و به باطن رؤیاها و نیز خصوصیات و اوصاف بیننده خواب نیز اِشراف کامل دارند و به‌ موجب برخورداری از صفای باطن و اتصال به ارواح طیبه سلسله انبیای الهی و اولیای رحمانی، اهل کرامت‌ و معجزه‌اند و اراده آنان، جلوه قدرت رحمانی و حاکم بر هر اراده‌…
موهبت‌ ازدواج‌ و نکاح‌ زن‌ و مرد اگر در پرتو نور ولایت‌ و به‌ سبب‌ کلمات روح‌پرور الهی‌ و اذکار لطیف‌ رحمانی‌ محقق‌ نگردد، از صراط‌ معنویت‌ و روحانیت ‌منحرف‌ گشته‌ و در غفلت‌ و نسیان‌، ثمره‌ای‌ خبیث‌ و مولودی‌ شریر چون‌ قابیل‌ را در پی‌خواهد داشت‌؛ همو که‌ با هبوط‌ از اوج‌ مقام‌ انسانی‌ به‌ اسفل‌ حیوانی‌، نه‌ تنها برافروزنده ‌شراره‌‌های‌ سوزان‌ نفس‌ امّاره‌ و شعله‌افروز دوزخ‌ مُلک‌ شد، بلکه‌ کفر و انکار نسبت‌ به‌ مظهر کلمه الهی‌، حضرت‌ شیث‌ نبی‌(ع‌) را نیز پیشه خویش‌ ساخت‌؛[1] چنان‌که‌ در بسترتاریخ‌،…
بهره‌مندی‌ از روح‌ معرفت‌بخش‌ قدسی‌، زیبنده‌ترین‌ رهاورد عالم‌ روحانی‌ است‌ که ‌رهرو عاشق‌ را به‌ نور شناخت‌ مزین‌ می‌نماید؛ چه‌ اینکه‌ فروغ‌ دانایی‌ روح‌ قدسی‌، برخاسته ‌از نور قدس‌ الهی‌ است‌ که‌ حامل‌ روح‌ و روشنی‌بخش‌ آن‌ می‌باشد و از آنجا که‌ چنین ‌روحی‌ سرشار از زمزم‌ طهارت‌ و پاکی‌ است‌، شعاع‌ بصیرت‌ و نورانیتش‌ درخششی‌ مضاعف‌ یافته‌، مرآت‌ قلب‌ سالک‌ الی‌ اللّه‌ را به‌ تجلیات‌ روحانی‌ منوّر می‌گرداند. حقیقت‌ روح‌ قدسی‌ در مقام‌ تمثیل‌، به مثابه‌ باد[1] مسرت‌بخش‌ بهاری‌ است‌. همچنان‌که‌ باد بهاران‌ به‌ سبب‌ برخورداری‌ از رطوبت‌ دلپذیر،…
آن‌گاه‌ که‌ دو دست‌ جلال‌ و جمال‌ الهی‌، خمیرمایه مبارک‌ آدم‌(ع‌) را در اربعینی ‌خجسته‌ می‌سرشت‌، هردم‌ از قطرات‌ باران‌ رحمت‌ خویش‌ بر خاک‌ آدم‌(ع‌) می‌افشاند و منازل‌ تکوینی‌ و مراحل‌ چهل‌گانه تخمیر گِل‌ او را به‌ دست‌ قدرتش‌ ترتیب‌ می‌داد که‌: «خَمّرْتُ طینَةَ آدَمَ بِیدی أَربَعینَ صَباحاً؛[1] گل‌ آدم‌ را چهل‌ روز با دست‌ خود سرشتم‌.» و این‌گونه‌، اراده رحمانی‌، سرشت‌ انسانی‌ را در مشتی‌ خاک‌ برگرفته‌ از «أدیمُ الأرْض»[2] تعبیه‌ نمود و تراب‌ خوشبوی‌ آدم‌(ع‌) را به‌ اشارت‌ «اِنَّ اللّهَ تَعالی خَلَقَ آدَمَ مِن الْماء العَذْبِ»[3] با آب‌…
اگر قرآن‌ کریم‌ در ابتدای‌ سوره مبارک‌ یوسف‌(ع‌)، حکایت‌ نغز و دلنشین‌ یوسف صدیق‌(ع‌) را به‌ ﴿أَحْسَنَ الْقَصَصِ﴾[1] تعبیر نموده‌، بدین‌ جهت‌ است‌ که‌ حضرت‌ یوسف‌(ع‌) در مقابل‌ حب‌الشهوات‌ و جاذبه‌‌های‌ فریبای‌ زلیخا پایداری‌ نموده‌ و در پرتو فیض‌بخشی ‌برهان‌ ربوبی‌ و جمال‌ ابراهیمی‌ حضرت‌ یعقوب‌(ع‌)[2] آسمان‌ طهارتش‌ را به‌ ظلمت‌ شهوات ‌نیالود و قلب‌ پاکش‌ جلوه‌گاه‌ حقایق‌ رحمانی‌ گشت‌ و همچون‌ فولادی‌ مستحکم‌ در برابر مغناطیس‌ جمال‌ فریبنده زلیخا، صبر و شکیبایی‌ ورزیده‌ و در نتیجه ابراز این‌ صداقت و وفاداری‌ نسبت‌ به‌ عزیز مصر به‌ دلالت‌ ﴿وَ قالَ…
keyboard_arrow_up
error: