مقالات

قرآن کریم، این کتاب مقدس و انسان ساز بیش از هر چیز به دو موضوع توجه و اهتمام خاص نشان داده است: یکی الله و اطاعت و بندگی و تسلیم ساختن وجه در برابر او و دیگری مسئله فقرا و مستضعفین و بندگی خاص اوست. الله تعالی، بسان خورشیدی است که جاذبه ای بس شدید دارد و همچون آهنربایی است که دارای مغناطیسی عظیم و کشش بسیاری قوی می باشد و مثال مستضعف، مثال آهنی است که هر چند در میان فلزات قیمتی چون طلا و نقره از ارزش بسیار کمتری برخوردار است،…
کتاب، تجسم روح و روان نویسنده و نشان‌دهنده نوع اندیشه و میزان شناخت اوست و خوانندگان با مطالعه هر کتاب، در حقیقت، نور هدایت و یا ظلمت ضلالت را در صحیفه وجود خویشتن ترسیم می‌کنند و طریق صعود یا سقوط را می‌پیمایند. هر روزه در سراسر دنیا شاهد چاپ و نشر هزاران عنوان كتاب در رشته‌های گوناگون علمی و معنوی به زبان‌های مختلف هستیم كه برای خوانندگان و پژوهشگران، تأثیرات مثبت و انسان‌ساز و یا پیامدهای منفی و مخرّب به همراه دارند. از این‌رو، به‌طور مختصر به تبیین چگونگی تأثیرگذاری…
«… رسول‌ خدا(ص‌) علمش‌ را به‌ من‌ تعلیم‌ داد و من‌ نیز علمم‌ را به‌ او آموختم‌.»[1] در توضیح‌ آخرین‌ فراز نورانی‌ این‌ روایت‌ شریف‌ گفتنی‌ است‌ شمس‌ فروزان‌ رسالت ‌محمدی‌ که‌ مأمور به‌ تنزیل‌ قرآن‌ است‌، کثرات‌ زمین‌ شهود را با آفتاب‌ عالم‌افروز خویش ‌روشن‌ ساخته‌ و سیرش‌ به‌ سوی‌ جایگاه‌ خاص‌ خود می‌باشد: ﴿وَ الشَّمْسُ تَجْری لِمُسْتَقَرٍ لَها ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ﴾[2] اما قمر تابان‌ ولایت‌، علی‌(ع‌) که‌ مأمور به‌ تأویل‌ قرآن‌ است‌،[3] وحدت‌ آسمان‌ غیب‌ را از مهتاب‌ شب‌افروزش‌ عیان‌ ساخته‌ و کواکب‌ معنا را که‌ در…
مقام‌ جامعیت‌ رسول اکرم‌(ص‌) که‌ به عنوان‌ مظهر تام‌ اسم‌ اعظم‌ اللّه‌ تعالی‌ و مستجمع ‌اسما و صفات‌ الهی‌، انوار قدسی‌ جلال‌ و جمال‌ خویش‌ را در دو قوس‌ نزول‌ و صعود پرتوافشان‌ فیض‌ وجود و تعالی‌بخش‌ موجودات‌ در عالم‌ غیب‌ و شهود نموده‌، به‌ بیان روایی‌ «أَنَا الشَّمْسُ وَ عَلِیٌّ الْقَمَرُ وَ فاطِمَةُ الزُّهْرَةُ»[1] یگانه‌ شمس‌ پرفروغ‌ آسمان‌ جبروت‌ است‌ که‌ تجلی‌بخش‌ قمر سپهر ولا، یعنی طلعت‌ منوّر علی‌ اعلی(ع‌) و زهره زیبنده‌ معنا، یعنی وجه‌ مقدس‌ منصوره‌ زهرا(س‌) در فراز ملأ اعلی گشت‌. از این‌رو، آن‌ مسندنشین‌ سریر…
امروزه در جهان شرق و غرب، پیرامون موضوع خواب و تعبیر رؤیا، تحقیقات گسترده‌ای انجام شده و تاکنون در این زمینه، کتاب‌های متعددی به رشته تحریر درآمده است که جنبه علمی و ذهنی دارند. این‌گونه آثار، هرگز با تعبیر خواب اولیای رحمانی که از راه طهارت قلبی به این توانایی معنوی دست یافته‌اند، قابل مقایسه نیست؛ چراکه اولیای رحمانی پس از شنیدن خواب هرکس، به حقیقت و عوامل مؤثر در خواب او همچون علت خواب دیدن و شخصیت بیننده رؤیا پی می‌برند و با فراست و دوراندیشی، به تعبیر خواب…
در سرآغاز نسل‌ بشر که‌ نور هابیلی‌ و ظلمت‌ قابیلی‌ رخ‌ نمود، مسیر رشد و تعالی‌ و یا هبوط‌ و گمراهی‌ در گستره ناسوت‌ عیان‌ شده‌ و در رهگذر ابتلا و امتحان ‌الهی‌، ذریه آدم(ع) و حوّا(س) به‌ گروه‌‌های‌ سه‌گانه: «نور محض‌، ظلمت‌ محض‌ و آمیخته‌ای‌ از نور و ظلمت‌» تبدیل‌ گردید: ـ طایفه‌ای‌ آکنده‌ از فروغ‌ حسن‌ هابیلی‌ و سرشار از روح‌ و ریحان‌ بهشتی‌، نور فطرت‌ در مرآت‌ صیقل‌یافته ضمیرشان‌ به‌ تلألؤیی‌ روح‌پرور نشسته‌ و سرّ روحشان‌ جلوه‌گر اسرار رحمانی‌ و لطایف‌ رحیمی‌ در صحیفه قلب‌ گردیده‌ و…
بوستان شریعت محمدی(ص) آکنده از گل   های خوشبویی است که صفابخش دل صاحبدلان و معنابخش سرّ عارفان است و در این میان، تنها زنبوران شهدجوی اهل ایمان بر گلبرگ لطیف رحیمیت می نشینند و از عصاره عطرافشان و اکسیر     روح افزای دین می نوشند و از شیرازه گل شهدآفرین قرآن می چشند. لبان مطهّر و زبان معطر علی(ع) که کوثر معارف لدنی از آن می جوشد، در این باره به بیان حقیقتی شگفت گلگون است که «أَنَا یعْسُوبُ الْمُؤْمِنین؛[1] من ملکه مؤمنین می باشم.» واژه «یعسوب» در لغت به مفهوم ملکه زنبوران عسل می باشد. لطایف معنوی این کلام…
نماد زنان‌ بدسیرت‌ اهل‌ دوزخ‌، ام‌جمیل‌، همسر ابولهب‌ است‌ که‌ در خانواده‌ای‌ سرشار از کفر و تیرگی‌، بسان‌ گیاه‌ سمی‌ در مزبله‌ای‌ متعفن[1]‌ روییده‌، تحت‌ تربیت‌ پدری‌ غافل‌ و گمراه‌ چون‌ حرب‌ که‌ پست‌ترین‌ نماد کفر و ظلمت‌ می‌باشد، رشد و نمو یافته‌ و به‌ دستان‌ ابولهب‌ ـ که‌ به‌ صراحت‌ تاریخی «وَ کان اَبُولَهَبٍ أَشَدُّ اَذاً لَهُ»[2] در عصر نبوی‌ بیشترین‌ عناد و کینه‌توزی‌ را نسبت‌ به‌ ساحت‌ قدسی‌ رسول اکرم‌(ص‌) ابراز نموده ـ سپرده‌ شد تا به عنوان ‌ساحر دوزخ‌، طریق‌ فرود به‌ اسفل‌ ناسوت‌ را بپیماید؛ زنی‌…
کواکب‌ فروزان‌ اسماء اللّه‌ در آسمان‌ قلب‌ آدم‌ صفی‌اللّه‌(ع‌) پیوسته‌ می‌درخشیدند و او همچنان‌ در ریاض‌ پروردگارش‌ به‌ سر می‌برد و فطرت‌ الهی‌اش‌ گنجینه‌ هستی‌ را می‌کاوید؛ اما در جنّت‌ ربوبی‌ از یار و مونسی‌ دلارام‌ محروم‌ بود و همواره‌ در گلشن‌ قدس‌ الهی‌ تشنه دیدار تلألؤیی‌ از جمال‌ ربوبی‌ بود تا سینه‌ پر سوزش‌ آرام‌ و قرار یابد. از این‌رو، مشام ‌جانش‌ شیفته‌ رایحه‌ای‌ خوش‌ از آن‌ سیمای‌ دلربا گشت‌ و سوز بی‌‌قراری‌ از نهاد مطهرش‌ به‌ هواداری‌ آن‌ وجه‌ نورانی‌ برخاست‌. بدین‌‌گونه‌، شور و شوق‌ آدم‌(ع‌) همچون‌ براقی‌…
پوینده صراط‌ کمال‌ و جوینده‌ گوهر جمال‌، از رهگذر سیر آسمانی‌ و عروج‌ معنوی‌ در پرتو عقل‌ الهی‌ و رحمانی‌ به‌ هدایت‌ ربوبی‌ ﴿فَادْخُلی فی عِبادی﴾[1] در سراپرده‌ خالص‌شدگان‌ ولایی‌ به‌ مقام‌ زیبنده‌ «عبادی‌» نایل‌ شده‌، پاک‌ و مطهر به‌ بیان‌ قرآنی ‌﴿وَ ادْخُلی جَنَّتی﴾[2] به‌ منقبت‌ مقربان‌ جمیل‌ قدسی‌ و جمال‌ زیبای‌ «طاووسی‌» تعالی‌ می‌یابد: ﴿فَاما اِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ * فَرُوحٌ وَ رَیحانٌ وَ جَنَّتُ نَعیمٍ﴾؛[3] «پس‌ اگر از تقرب‌یافتگان ‌باشد، پس او نسیم و بوی خوش و بهشت‌ نعیم‌ است.» سبقت‌‌پیشگانی‌ که‌ سیمای‌ حسن‌انگیزشان ‌محفل‌آرای‌ بزم‌ ابرار،…
keyboard_arrow_up
error: