منصوره مستوره، فاطمه مرضیه(س)، اکسیر شفابخش دردمندان طریق عشق، و خوشبوترین یاسمین فردوس برین است که جامع تمامی عطرهای دلانگیز بهشتی میباشد.[1] و شجره طوبایی است که به دلالت «أَنَا الشَّجَرَةُ الَّتی تُؤْتی أُکُلَها کلَّ حینٍ»،[2] هر دم از میوههای جانفزای خویش، جان شوریدگان عالم امکان را برخوردار از رحمت خاص رحیمی میگرداند و تمسّک به شاخسار محکم و استوار محبت او است که به صراحت «أَنَا مَلَکُ النِّجاةِ الرّاغِبینَ»[3] مایه رهایی راغبان و شیفتگان رخساره مبارکش از دامگه ناسوت و نیل به روضه دار السلام ملکوت میباشد.
او برترین کلمه حسنای الهی[4] است که صحیفه هستی را به فروغ عزت کبریاییاش منوّر ساخته و ابر پربار کرامت رحمانی است که بر کشتزار تشنه نیازمندان، هر دم باران فیوضات رحیمی را عرضه میدارد؛ «فاطمه(س) را جلال و عظمتی است که برتر از او هیچ جلالی نیست، مگر جلال خداوند ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ و هم او را بخشش و کرمی است که برتر از آن هیچ بخششی نیست، مگر عطا و بخشش خداوند.»[5]
دخت سدرةالمنتهی، عزیزه حبیباللّه، هر چند به تصریح «فاطِمَةُ هِیَ الزُّهْرَةُ»[6] بلنداختر سپهر معنا و یکتا کوکب درخشان در بین زنان دنیا است[7] و انوار روشنیبخش خویش را فراروی گمگشتگان ظلمتکده حیرت گسترانیده است، اما در حقیقت، لیلةالقدر الهی است که در عزّ جلال رحمانی مستور گشته و جز خاصان و محرمان وارسته از هوای نفس، کسی را یارای غوص در بحر بیکران معارف مکنون، و احدی را قدرت درک کلمهای از کتاب طهورش[8] نیست و همواره دیدگان ادراک جنّ و انس از رؤیت انوار جمال بینهایتش محروم میباشد؛ چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «مراد از لیله، فاطمه(س) است و منظور از قدر، اللّه میباشد. هر کس فاطمه(س) را شناخت، چنانکه حق شناختن او است، پس لیلةالقدر را درک کرده است.»[9]
منصوره زهرا(س) یکتا جمال پوشیده در سراپرده ربوبی و حقیقت پنهان در عزّ جلال الهی است که دست عقول بشر از دریافت آن کوتاه، و پای جهدکنندگان وادی علم و دانش از رسیدن به پیشگاه فهم آن ناتوان، و چشم کوتهبینان عالم امکان از رؤیت وجه جمیل او نابینا است.
صادق آل محمد(ع) در این باره فرمود: «فاطمه(س) را بدان جهت فاطمه نامیدند که خلق، توان شناخت او را ندارند.»[10] اما از رهگذر حقیقت آسمانی ﴿اِنّا أَعْطَیناکَ الْکوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وانْحَرْ﴾[11] تنها، شیعیان و ارادتمندانی مفتخر به رؤیت جمال بیمثال و کوثر پوشیده در زیر عرش میگردند که در کهف ولایت با تأسّی به رسول اکرم(ص) نفس خویش را قربانی نموده و به مقام فنای فِی اللّه نایل شده باشند.
پینوشتها:
[1]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج 63، ص 177، ح 39، رسول اکرم(ص): «رائِحَةُ الاَنْبیاءِ رائِحَةُ السَّفَرْجَلِ وَ رائِحَةُ الْحُورِ الْعَیْنِ رائِحَةُ الْآسِ وَ رائِحَةُ الْمَلائِکَةِ رائِحَةُ الوَرْدِ و رائِحَةُ اِبْنَتی فاطِمَةُ الزَّهْراءِ رائِحَةُ السَّفَرْجَلِ وَ الْآسِ وَ الوَرْدِ؛ بوی پیامبران، بوی بِه و بوی حورالعین، بوی آس ]درختی است شبیه به درخت انار که برگهایش همیشه سبز و خوشبو و گلهایش سفید و معطر است[ و بوی فرشتگان، بوی گل سرخ است و بوی دخترم فاطمه زهرا بوی بِه و آس و گل سرخ ]هر سه آنها[ است.»
[2]. الفضائل، ابوالفضل شاذان ابن جبرئیل قمی، ص 80، حضرت فاطمه(س): «من درختی هستم که میوهاش را در هر زمانی به بار مینشاند.»
[3]. علی و المناقب، عبدالعلی گویا، ص 192، حضرت فاطمه(س): «من فرشته نجات رغبتکنندگانم.»
[4]. همان، حضرت فاطمه(س): «اَنَا الْکَلِمَةُ الْحُسْنی؛ من کلمه نیکوی خداوندم.»
[5]. نزهة المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمان صفوری شافعی، ج 2، ص 222، رسول اکرم(ص): «وَ لَها جَلالٌ وَ لَیْسَ فَوْقَ جَلالِها اِلاّ جَلالُ اللهِ جَلَّ جَلاُلهُ وَ لَها نَوالٌ لَیْسَ فَوْقَ نَوالِها اِلاّ نَوالُ اللهِ عَمَّ نَوالُه.»
[6]. الأمالی، شیخ طوسی، ص 516، پیامبر اکرم(ص): «فاطمه ستاره درخشنده است.»
[7]. الکافی، محمد ابن یعقوب کلینی، ج 1، ص 195، ح 5، امام صادق(ع): «فاطِمَةُ کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ بَیْنَ نِساءِ اَهْلِ الدُّنیا؛ فاطمه(س) ستاره درخشان در بین زنان اهل دنیا است.»
[8]. الفضائل، ابوالفضل شاذان ابن جبرئیل قمی، ص 80، فاطمه زهرا(س): «اَنَا الْکِتابُ الْمَسْطُور؛ من کتاب نوشته شدهام.»
[9]. تفسیر فرات کوفی، ابوالقاسم فرات ابن ابراهیم ابن فرات کوفی، ص 581، امام صادق(ع): «اَللّیْلَةُ فاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللهُ فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةُ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ اَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ.»
[10]. همان، امام صادق(ع): «اِنَّما سُمِّیَتْ فاطِمَةُ لِاَنَّ الخَلْقَ فُطِمُوا عَن مَعْرِفَتِها.»
[11]. سوره کوثر، آیه 1 و 2: «همانا ما به تو کوثر عطا کردیم. پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن!»