آنگاه که وجه نگارین الهی پیش از ظهور در سرای شهود در سرادقات عالم غیب پنهان بود و لطایف جمال و حقایق جلال احدیت در نهانخانه «عماء»[1] قرار داشت، لطف و اراده ازلی به جلوهگشایی عالمی از عوالم بیشمار وجود پرداخت و حب ذاتی بارقه عشقی شد تا محبوب احدی از ورای حجاب غیب رخ نماید و حقیقت نور محمدی(ص) از گنجینه قدس ربوبی درخشیدن گیرد و به صراحت «لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ»[2] از فروغ هستی مظهر تام اسم اعظم اللّه تعالی، حضرت محمد مصطفی(ص) آسمانهای هفتگانه و زمین پدیدار شوند؛ چنانکه خود فرمود: «آنهنگام که خداوند خواست مخلوقات را بیافریند، پس نور مرا شکافت و از آن آسمانها و زمین را آفرید و به خدا قسم! که من از آسمانها و زمین بلند مرتبهترم.»[3]
و آندم که به گلبانگ قدسی «وَ لَوْلا عَلِیٌّ لَما خَلَقْتُکَ»[4] از ذات مکنون خدای عالی، مظهر تام خداوند رحمان، فروغ جانبخش علی اعلی(ع) جلوهگر شد، به دلالت نبوی «أَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ»[5] حقیقت تابناک رسالت حامل روح مطهر ولایت گردید و آن ظاهر نورانی بدان باطن روحانی آراسته شد.
و آنگاه به بشارت علوی «أَنَا نُورُ الْوَری»[6] پرتو رحمانیت بر کالبد تمامی خلایق تابید و به یمن انوار لاهوتی علی ابن ابیطالب(ع)، عرش رحمانی و کرسی ولایی جلوهگر شد و عظمت آن جلال روحانی و جمال آسمانی از افق عرش الهی، چون بدر منیر طالع گشت؛ «خداوند نور علی(ع) را شکافت و از آن عرش و کرسی را آفرید و به خدا قسم که علی(ع) از عرش و کرسی بلند مرتبهتر است.»[7] نور ازلی و فروغ جهانگستری که از قمر حُسن علی(ع) در عالم ذر نیز تابیدن گرفت و پرتو نور لایزالی حضرتش با لوح و قلم همراه گشت؛ چنانکه خود فرمود: «من در عالم ذر و قبل از آن بودهام، من با گردش روزگار و قبل از آن بودهام، من با قلم قبل از آن بودهام، من با لوح قبل از آن بودهام.»[8]
در بدو آفرینش، آندم که خدای سبحان به روح و روان بشر اقامه حجت مینمود، تمامی ارواح در حریم ولایت به وحدانیت خدای سرمد و رسالت حضرت محمد(ص) شهادت دادند و آسمان ملکوت را غرق در نور توحید و فروغ نبوت مشاهده کردند؛ اما چون زمان اقرار به ولایت امیر مؤمنان، علی ابن ابیطالب(ع) فرا رسید، بسیاری از آنان گرفتار حجاب ظلمانی انکار شده و از بهشت جاودان ربوبی محروم گشته، از حصار امن ولایتش بیرون ماندند و چون ندای علوی «أَنَا وَجْهُ اللّهِ تَعالی فِی السَّمواتِ»[9] در بیکران غیب پیچید، ارواح و اشباح بیشماری در دام کثرات مُلکی گرفتار آمدند و از پذیرش حقیقت ولایت اعراض نمودند.
صادق آل محمد(ع) درباره این گروه چنین فرمود: «خداوند زبان آنها را به پارهای از مطالب حق گویا کرد. آنها سخن حق میگویند، در حالی که قلبهایشان منکر است[10] و در این میان، تنها اصحاب یمین عاشقانه از شراب طهور آن ساقی شیرینسخن نوشیدند و آنگاه که شوکت فضل و کمال علی(ع) را بر بلندای عرش مشاهده کردند، از نهاد جان به ولایت حضرتش اقرار نمودند. شمس آسمان رسالت، پیامبر مکرم اسلام(ص)، که شاخص میان کاروان تابناک انبیا و سلسله منوّر اولیا، و حایل مجمعالبحرین رسالت و ولایت است، اینگونه قمر ولایت را در معرض بصیرت مشتاقان صراط مستقیم قرار داده که:
«[ای علی] تو همان کسی هستی که خداوند به وسیله تو در ابتدای خلقت، هنگامی که همه انسانها به شکل اشباح بودند، اقامه حجت کرد و به آنها فرمود: آیا من، پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: آری، تو خدای یگانه مایی. آنگاه خداوند فرمود: آیا محمد، رسول من نیست؟ همگی اقرار کردند که بله، او رسول تو است. سپس خداوند فرمود: آیا علی، امیر مؤمنان نیست؟ پس تمامی مردمان به سبب تکبر و اعراض از ولایت [از پذیرش این حقیقت] امتناع ورزیدند، جز عده قلیلی از آنها که اصحاب یمین بودند.»[11]
در فراز آسمانی دیگر، حضرتش(ص) به روشنی تأویلگر آیات الهی ﴿عَمَّ یتَسائَلُونَ * عَن ِالنَّبَأِ العَظیمِ * الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ﴾[12] گردیده و اینچنین از بلندای بارگاه ولایت که ادراک ظاهربینان و فهم کوتهنظران از نیل بدان ناتوان است، پرده برداشته که: «[ای علی] تو را آنگونه که حق شناخت تو است کسی جز خدا و من نشناخت.»[13]
پینوشتها:
[1]. عوالی اللئالی، محمد ابن علی ابن ابراهیم احسائی، ج 1، ص 524، ح 79، از رسول اکرم(ص) سؤال شد: «أَیْنَ کانَ رَبُّنا قَبْلَ خَلْقِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ؛ پروردگار ما قبل از آفرینش آسمانها و زمین کجا بود؟» حضرت فرمود: «کانَ فِی عِماءٍ ما فَوْقَهُ هَوآءٌ وَ ما تَحْتَهُ هَوآءٌ؛ در ابر رقیقی بود که نه بالایش هوا بود و نه پایینش.»
[2]. تأویل الآیات الظاهرة، سید شرفالدین علی حسینی استرآبادی، ص 430، حدیث قدسی: «اگر تو نبودی، افلاک را نمیآفریدم.»
[3]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج 36، ص 73: «فَلمّا أَرَادَ أَنْ یُنْشِیءَ خَلْقَهُ فَتَقَ وَ خلَقَ مِنهُ السَّمواتِ وَ الاَرْضَ وَ أَنَا وَ الله أَجَلُّ مِنَ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ.»
[4]. علم الیقین، فیض کاشانی، ج 1، ص 381، حدیث قدسی: «اگر علی نبود، تو را [ای پیامبر] نمیآفریدم.»
[5]. مشارق انوار الیقین فی اسرار امیر المؤمنین(ع)، الحافظ رجب البرسی، ص 161، پیامبر اکرم(ص): «[ای علی] تو نسبت به من، بهمنزله روحی به جسم.»
[6]. الفضائل، ابوالفضل شاذان ابن جبرئیل قمی، ص 82، امام علی(ع): «من نور مخلوقاتم.»
[7]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج 36، ص 73، رسول اکرم(ص): «فَتَقَ نُورَ عَلِیٍّ وَ خَلَقَ مِنْهُ الْعَرْشَ وَ الْکُرْسِیَّ وَ عَلِیٌّ وَ اللهِ أَجَلُّ مِنَ الْعَرْشِ وَ الْکُرسِیِّ.»
[8]. علی و خطبه تطنجیه، عبدالعلی گویا، ص 113 (به نقل از الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، اثر علی یزدی حائری، ج 2، ص 201)، امام علی(ع): «اَنَا فِی الذَّرِّ وَ قَبْلَ الذَّرِّ، اَنا معَ الدَّورِ وَ قَبْلَ الدَّورِ، اَنا معَ القَلمِ قبلَ الْقَلَمِ، اَنا معَ اللَّوْحِ قبلَ اللَّوْحِ.» همچنین در مشارق انوار الیقین فی اسرار امیر المؤمنین(ع)، ص 265، به صورت: «اَنا مَع الْکَوْرِ قَبْلَ الْکَوْرِ، اَنَا فِی الذَّرِّ وَ قَبْلَ الذَّرِّ، اَنا معَ الدَّورِ قَبْلَ الدَّورِ، اَنا معَ القَلمِ قبلَ الْقَلَمِ، اَنا معَ اللَّوْحِ قبلَ اللَّوْحِ» نقل شده است.
[9]. الفضائل، ابوالفضل شاذان ابن جبرئیل قمی، ص83، امام علی(ع): «من سیمای خدای متعال در آسمانهایم.»
[10]. الکافی، محمد ابن یعقوب کلینی، ج 1، ص 402، امام صادق(ع): «أَطْلَقَ اللهُ لِسانَهُمْ بِبَعْضِ الحَقِّ فَهُمْ یَنْطِقونَ بِهِ وَ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةً.»
[11]. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، عمادالدین محمد ابن ابیجعفر طبری، ص 118، رسول اکرم(ص) خطاب به علی(ع): «أَنتَ الَّذیِ احْتَجَّ اللهُ بِکَ فِی ابْتِدائِهِ الْخَلْقَ حَیْثُ أَقامَهُمْ أَشباحاً فقال لَهمْ: أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ؟ قالُو: بلی. قالَ: وَ مُحمَّدٌ رَسُولِی؟ قالُوا: بَلی. قالَ: وَ علِیٌّ أَمیرَ الْمؤْمِنینَ؟ فَأَبَی الْخَلْقُ جَمیعاً اِلاَّ اسْتِکْباراً وَ عُتُوّاً عَنْ وِلایَتِکَ اِلاّ نَفرٌ قَلیلٌ وَ هُمْ أَصْحابُ الْیُمینِ.»
[12]. سوره نبأ، آیه 1 ـ 3: «از چه میپرسند؟ از خبر بزرگ. همان که ایشان در آن اختلاف میکنند.»
[13]. ارشاد القلوب، حسن ابن ابیالحسن دیلمی، ج 2، ص 209، رسول اکرم(ص) خطاب به علی(ع): «ما عَرَفَکَ یا عَلیُّ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ اِلاّ اللهُ وَ اَنا.»