مقالات

قلب‌ سلیم‌ علی‌(ع‌) به‌ اشارت‌ نبوی‌ «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمنِ»[1] عرش‌ رفیع‌ رحمانیت ‌و سریر والای‌ ولایت‌ و کرامت‌ است و به‌ بیان‌ نورانی‌ حضرت‌ رضا(ع‌): «وَ الْعَرْشُ اِسْمُ عِلْم ‌ٍوَ قُدْرَةٍ»[2] حقیقت‌ عرش‌ جز علم‌ و قدرت‌ رحمانی‌ نیست‌؛ حقیقتی‌ که‌ در کعبه‌ قلب ‌مشحون‌ از ایمان‌ علی‌(ع‌) مأوا گزیده‌ است‌ و آنچه‌ از اشاره قرآنی‌ ﴿وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماء﴾[3] رخ‌ می‌نماید، این‌ سرّ روح‌نواز است‌ که‌ قلب‌ رحمانی‌ علی‌(ع‌) بر کوثر عشق‌ استقرار یافته‌ و از پرتو دل‌فروز «سَلُونی عَمّا تَحْتَ الْعَرْشِ؛[4] بپرسید از من‌ از آنچه‌…
نهی الهی از خوردن شجره منهیه، نهی تحریمی نبوده، بلکه خود به واقع، تحریض و ترغیبی بر چشیدن از آن شجره است؛ چون کمال حقیقی و اوج عظمت و شکوفایی مدارج انسانی آدم(ع) در این نهفته بود تا با نوشیدن از شجره منهیه از جنّت اسماء قدم بیرون نهد تا محرم حرمگاه خاص لیلی رحیمی و بینای جمال پرده نشین     حق و عارف به اسرار نهان اسماء ذات مطلق گردد و حلقه سیمای ربّانی اش دستگیره نجات جویندگان معارف خفیه عشق و معرفت باشد؛ «…آیا ندیدی آدم و زوجه او را که     حق…
تمسک و توسل به قرآن کریم و تطهیر روان و تنویر جان به واسطه آن، نزدیک ترین و هموارترین راه وصول به محفل روحانی انسان کامل می باشد؛ در حالی که انسان ها به جهت مقتضیات زندگی و به تناسب روحیات و استعدادهایشان برای نوشیدن شهد شیرین گلشن مقرّبین به شکل های گوناگونی که گاهی نیز قابل جمع می باشند، پروانه وجود خود را کاوشگر روح و ریاحین بهشت معنویت انسان کامل می نمایند. عده ای از انسان ها در کتاب عبرت آموز آفرینش، جست وجوگر کلمه رحمانی انسان کامل اند و از طریق کنکاش و جست وجوی همراه با صدق و اخلاص…
در مسیر رشد و تعالی معنوی انسان، گل با طراوت و شورانگیز انسان کامل سر برآورده و رایحه دل انگیزش جست وجوگران معرفت و طهارت را به شاهراه حقیقت هدایت نموده است. قلب سلیم انسان کامل، تپشگاه شعور و پاکی، و شهود و راستی و لوح محفوظ رحمانی است که گنجینه     بی پایان اسرار ربّانی و شگفتی های عظیم باطنی و عظایم شگرف روحی را در خود ترسیم ساخته است. انسان کامل، کاشانه دل را به میهمانی جمال مطلق آراسته و بر ظرایف نفس، آگاه و بر عظایم روح، داناست. انسان کامل، بسان تراب…
مقصد والای خلقت و آرمان بزرگ بعثت انبیا و هدف علیای حضرات معصومین(ع) نیل به معرفت و مِی طهور توحید است؛ توحیدی که احیا کننده روح ناب قدسی و روشنگر نور هدایت معنوی در قلب انسان مشرّف به شرافتِ «تسلیم وجه» می باشد. به همین خاطر، همگی پیامبران الهی و اولیای بزرگوار معصومین(ع) در طول تاریخ بشریت، سلسله جنبان وحدانیت بوده اند و سروش رهایی انسان از قید و بند نفسانیت را در جان رهپویان رحمانی طنین انداخته اند. در این میان، ابراهیم خلیل(ع) اوّل منادی بزرگ تسلیم و یکتاپرستی راستین، کعبه امن رحمانی…
آنچه هنگام وصول به مأوای بهشتی و مأمن قدسی انسان کامل سزاوار توجه وافر می باشد، آن است که ضیای ظاهراندیشی و آفتاب ظاهربینی را به غروب درآوریم تا آنکه تلألؤ     روح افزای مهتاب خضر طریقت   رؤیت شود و انوار تأویلگر کلامش دیده باطن بینی را به ارمغان آورد و اختران شگفت آسمان تأویل به عیان دل رسد؛ چرا که اینان کاملان عاشق، وارستگان از خود رسته و سوختگان به     حق پیوسته ای هستند که از دامنه تنزیل به بلندی شگرف تأویل گام نهاده اند و از اسارت کثرات و تنگنای نفسانیات رهیده اند و با…
انسان کامل، گوهر تابان ولایت را در صدف کعبه دل، جاودانه ساخته است و کتاب تجلّی کلّی الهی است که با دو دست جمال و جلال رحمانی تدوین یافته است؛ آن گونه که حروف و کلمات و آیات این صحیفه جامع توحید، رازگشای کرامات و مقامات روحی و بازگشای اسرار نهفته خزائن صمدی می باشد و به وضوح، مصداق شایسته ای از بیان شریف و کلام طریف حضرت علی(ع) است که «[ای انسان!] آیا تو گمان می کنی که همین بدن کوچکی؟ در حالی که در تو عالَمی بزرگ تر پنهان است. [ای انسان!] تو آن…
آدم‌ صفی‌اللّه‌(ع‌) تجلی‌گاه‌ اسما و صفات‌ حسنای‌ الهی‌، امانت‌دار روح‌ قدسی‌ و مشعل‌دار نور عقل‌ الهی‌ در اعماق‌ ضمیر مطهرش‌ گردید و جامه‌ تکریم‌ ﴿عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ کلَّها﴾[1] را در بر خویش‌ مشاهده‌ نمود تا بر سریر خلیفة‌الهی‌ و کرسی‌ علم‌ الاسمائی‌ تکیه زده‌، بهره‌مند از فضیلت‌ سروری‌ بر کائنات‌، مسجود ملائکة‌اللّه‌ و موجودات‌ سه‌ عالم ‌جمادی‌، نباتی‌ و حیوانی‌ گردد. اما آن‌گاه‌ که‌ پرتو عقل‌ الهی‌ بر وجود این‌ ولیده علم‌ الاسماء تابیدن‌ گرفت‌، سایه ظلمت‌گستر نفس‌ پدید آمد و آدم‌(ع‌) که‌ در جنت‌ الهی‌ به‌ صیانت‌ نهاد رحیمی‌…
گنج اخفای ربوبیت و سرّ نهان رحمانیت در قلب بنده مؤمنی به ودیعت نهاده شده که در سایه تسلیم وجه به نور مهتاب ایمان، نورانی است و از رهگذر مجاهدت با نفس، ره توشه ای از تجربه و شناخت اندوخته و وسعت بی انتهای قدس رحمانی را در دل گسترانیده است؛ «لا یسَعُنی اَرْضی وَ لا سَمآئی وَلکِن یسَعُنی قَلْبُ عَبْدِی الْمُؤْمِن؛[1] من در زمین و آسمان نگنجم، بلکه در قلب بنده مؤمنم می گنجم.» انسان کاملِ مؤمن در پرتو نور ماه ولا به حقایق مجهولاتِ راه کمال آگاه است و رمز و راز…
آنچه مهابت و عظمت انسان را موجب شده، آن است که میان مجموعه آدمیان در ظلمتکده ناسوت، صورت تام انسان کامل، یکتا خلیفه رحمانی است که بر اریکه ولایت باطنی و سطوت روحی و معنوی تکیه زده و کوثر رحیمیت از کلام مشکبارش بر بستر قلوب تشنه حقیقت روان می باشد. به اشاره نغزِ ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا اﻹنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویم﴾[1] منظومه انسان به برکت منبع انوار و معدن اسرار کمال آفرین انسان کامل، نظام و ثبات یافته است؛ زیرا انسان کامل که چون ماه منوّر از میان انجم بنی آدم می درخشد، از رهگذر…
keyboard_arrow_up
error: