ورزش کشتی

play_circle_filled
pause_circle_filled
volume_down
volume_up
volume_off

در نتیجه دَم مسیحایی و همراهی روح قدسی آن پیر الهی، مرحله نخست زندگی استاد و آغاز سير صعودی ايشان در مسير كمالی، از سن 16 سالگی در ورزش کشتی رقم خورد كه با تأسی به الگوهای مشهور ورزش پهلوان‌پرور کشتی به ویژه آقایان: احمد وفادار، ناصر محمدی، غلامرضا تختی، با وجود فقر و محروميت به ورزش كشتی سوق داده شدند. به اعتقاد خود ايشان، حكمت اشتغال و سرگرمی به ورزش كشتی طی آن مقطع سنی اين بوده كه ‌از سقوط در ورطه مفاسد و انحرافات اخلاقی كه در آن زمان بسيار رواج داشت، در امان بمانند و بيشتر وقت خود را در باشگاه و همراهی و رفاقت با كشتی‌گيران و مربيان اين رشته ورزشی بگذرانند و‌ در نتيجه به زيور مروّت و جوانمردی آراسته گرديده و نيرو و توان جسمانی خود را در مسير خدمت به مردم و دفاع از مظلومان و محرومان و ايستادگی در مقابل ظالمان و زورگويانی كه در آن عصر فراوان بودند، به كار گيرند.

جناب استاد قريب 21 سال با سعی و تلاش فراوان در اين رشته ورزشی، مجدّانه و با عشق و شور و هيجان بسيار فعاليت نموده و تحت تعليم مربيان حاذقی چون آقايان: حاج عبدالحسين فعلی، رحمت‌الله غفوری، عبدالله زارع، ناصر محمدی و نیز مربی دوران خدمت سربازی استاد، آقای طاهرغلام، به مقامات چشمگيری در سطح كشور دست يافتند.

گفتنی است در چهارمين سال فعاليت در ورزش كشتی، ایشان به منظور خدمت سربازی در گردان 111 سوار به شهر گنبد كاووس (واقع در استان گلستان فعلی) اعزام شده و در همين ايام به‌ موجب برخورداری از روحیه جوانمردی و صداقت در گفتار و رفتار، به‌ عنوان «سرباز راستگو» در پادگان سوار، مشهور گردیدند.

در آن زمان که ایشان همواره دستیابی به مقام اوّل مسابقات جهانی را در انديشه خود می‌‌پروراندند، به دنبال چهار ماه عزلت و توسل صادقانه به ساحت مقدس امام علی‌بن‌‌ موسی‌الرضا(ع)، شبی در عالم رؤيا مشاهده می‌نمايند كه در گوشه‌ای از حرم امام رضا(ع) روبه‌روی ضريح نشسته‌اند. پس از لحظاتی، ندايی غيبی عظیمی به گوش می‌رسد كه مردم بايد از حرم بيرون روند و به دنبال اين ندای هولناک، همگان از حرم خارج می‌شوند؛ اما در اين حال، عزمی راسخ و اراده خارق‌العاده رحمانی در وجود استاد پديد می‌آيد كه تا حاجت خويش را از امام نگيرند، هرگز از حرم بيرون نمی‌روند. در حقيقت، از رهگذر اين اراده مستحكم باطنی است كه آن ندای غيبی، مردمان را از حرم خارج نموده و زمينه‌ساز حضور مبارك امام رضا(ع) می‌گردد.

بدين‌ترتيب پس از خروج مردم، سكوتی روحانی حرم را فرا می‌گيرد و ايشان احساس می‌كنند كه فرشتگان الهی در اين بارگاه ملكوتی حضور دارند. ناگهان از سمت راست استاد، شخصی با ردای عربی و حالاتی روحانی به همراه تبسّمی دلنشین وارد حرم می‌شود. با مشاهده سيمای نورانی امام هشتم(ع) بر اراده و انگيزه استاد نسبت به برآورده شدن حاجتشان افزوده می‌گردد. زمانی كه امام(ع) روبه‌روی استاد قرار می‌گيرند، با لحنی محبت‌آميز خطاب به ايشان می‌فرمايند: «چه می‌خواهی؟» استاد تحت تأثير آن فضای روحانی ابراز می‌دارند كه: «خودتان بهتر می‌دانید که من چه می‌خواهم.» آن‌گاه امام(ع) با چهره‌ای گشاده و لبخندی دلربا كه نشان از رأفت و عنايتی عظيم دارد، می‌فرمايند: «به تو داده شد.»

با اين كلام امام رضا(ع)، چنان اعتقاد راسخی در استاد ايجاد می‌شود كه با يقين كامل احساس می‌كنند حتماً حاجتشان برآورده شده و هنگامی كه از اين امر مطمئن می‌گردند،‌ امام(ع) با لبخندی بر چهره از پيش روی استاد به‌ تدريج غيب می‌شوند. آن‌گاه ايشان با حالت جذبه روحانی و اطمينان خاطر نسبت به وعده اميدبخش امام(ع) از حرم و سپس از صحن مملو از جمعيت خارج شده،‌ كوچه‌‌ پس‌ كوچه‌های شلوغ شهر را پشت سر نهاده و با پيمودن مسافتی در صحرايی پُر فراز و نشيب، به رشته‌كوه‌های بلند و در نهايت به كوهی عظيم می‌رسند و از خواب بيدار می‌شوند.

با وجود مشاهده اين رؤيای معنوی، به‌ واسطه مشكلات عديده زندگی و فقر شدید مالی، بر خلاف انتظار از پيشرفت مطلوب در ورزش كشتی و رسيدن به افتخارات بالاتر باز ماندند؛ چنان‌که ایشان به‌ عنوان مثال، در خاطره‌ای نقل می‌کنند: در یکی از مسابقات مهم کشتی، زمانی که از طریق بلندگوی سالن به مسابقه کشتی فراخوانده می‌شوند، یکی از رفقای هم‌باشگاهی استاد، ایشان را در آغوش می‌گیرد و از حضورشان بر روی تشک کشتی ممانعت می‌ورزد و چون با اصرار زیاد استاد روبه‌رو می‌شود، می‌گوید: «این تو نیستی که کشتی می‌گیری، غیرتت کشتی می‌گیرد!» این سخن بدان جهت بوده که استاد در راستای تأمین مخارج خانواده، مادر، خواهر و برادران خود به کار طاقت‌فرسای دوازده ساعته در کارخانه نساجی می‌پرداخته و از تغذیه و استراحت مناسب محروم بوده است. به همین دلیل در طی این ایام، دچار صدمات و شکستگی‌های استخوانی متعدد می‌شدند و هرچه زمان می‌گذشته، از هدف خود که همان دستیابی به مقام قهرمانی در سطح جهان بوده، دورتر شده و پيوسته در حسرت عدم نیل به آرزوی خود به سر می‌بردند تا اينكه بعدها به سرّ عنايت امام رضا(ع) پی برده و متوجه شدند كه آن حضرت با تشخيص نياز حقیقی ايشان،‌ در واقع از جانب خودشان وعده تحقق قهرمانی معنوی در عرصه ولايت رحمانی را داده بودند؛ چنان‌كه به تعبير جناب استاد، سير در كوچه‌پس‌كوچه‌های شهر و فراز و نشيب‌های بيابان در آن رؤيای معنوی، اشاره به طیّ مسير مملو از سختی‌های زندگی داشته و رشته كوه‌های متصل به هم، به معنای وجود اوليای الهی است كه ايشان را به قله رفيع انسان كامل و بارگاه شريف استاد معنوی­شان نايل نمودند.

به اشتراک بگذارید
keyboard_arrow_up
error: