رؤیاها و تعبیرها

حقیقت اسرارآمیز تعبیر خواب

جوانی سمنانی كه در يكی از دانشگاه‌های شمال ايران در مقطع فوق ليسانس مشغول به تحصيل بود، در دانشگاه خود با يكی از شاگردان این حقیر كه در آنجا سخنرانی كرده بود، آشنا می‌شود و در بين راه بازگشت از شمال، با هم همراه می‌گردند و در…

فصل تابستان بود و بیشتر شاگردان این حقیر در تعطیلات به سر می‌بردند. روزی به من پیشنهاد داده شد که به اتفاق شاگردانم شب را به حرم حضرت امام خمینی(س) مشرف شده و پس از زیارت، در جوار مرقد مطهر امام نشستی روحانی داشته باشیم. من نیز…

از جمله مهم‌ترین مشاهدات روحانی و عارفانه بنده که در یکی از شب‌های پاییزی مهرماه سال 1368، قبل از مناجات و حالات سحرگاهی، برایم رخ داد، به این شرح است: مشاهده نمودم که هنگام غروب است و ماه شب چهاردهم در حال طلوع، و من در صحرایی…

در سال 1366، به‌طور مرتب هر شب جمعه به دار‌الذكر می‌رفتم و از محضر استاد بزرگوار و معنوی‌ام و بيانات و جمال زيبای ایشان بهره‌مند می‌شدم. يكي از روزهای پنج‌شنبه آن سال، پدرم و همسرش، مهمانم بودند. به همین جهت، قصد نداشتم آن شب جمعه را به…

جوانی سمنانی كه در يكی از دانشگاه‌های شمال ايران در مقطع فوق ليسانس مشغول به تحصيل بود، در دانشگاه خود با يكی از شاگردان این حقیر كه در آنجا سخنرانی كرده بود، آشنا می‌شود و در بين راه بازگشت از شمال، با هم همراه می‌گردند و در…

فصل تابستان بود و بیشتر شاگردان این حقیر در تعطیلات به سر می‌بردند. روزی به من پیشنهاد داده شد که به اتفاق شاگردانم شب را به حرم حضرت امام خمینی(س) مشرف شده و پس از زیارت، در جوار مرقد مطهر امام نشستی روحانی داشته باشیم. من نیز…

از جمله مهم‌ترین مشاهدات روحانی و عارفانه بنده که در یکی از شب‌های پاییزی مهرماه سال 1368، قبل از مناجات و حالات سحرگاهی، برایم رخ داد، به این شرح است: مشاهده نمودم که هنگام غروب است و ماه شب چهاردهم در حال طلوع، و من در صحرایی…

در سال 1366، به‌طور مرتب هر شب جمعه به دار‌الذكر می‌رفتم و از محضر استاد بزرگوار و معنوی‌ام و بيانات و جمال زيبای ایشان بهره‌مند می‌شدم. يكي از روزهای پنج‌شنبه آن سال، پدرم و همسرش، مهمانم بودند. به همین جهت، قصد نداشتم آن شب جمعه را به…
keyboard_arrow_up
error: