لطایف قرآنی

نکته‌های عرفانی از متشابهات قرآن

وجود مبارک اولیای مقرّب، به بیان ﴿فَرَوْحٌ وَ رَیحانٌ وَ جَنَّةُ نَعیمٍ﴾،[1] نسیم شادمانی و بوی خوش و بهشت نعیم می‌باشد؛ زیرا ایشان پیوسته بهره‌مند از چشمه‌سار حیات‌بخش کوثرند. بنابر این، چنانچه کسی در پیشگاه مقرّبان رحیمی، مانند خاک، خاشع و تسلیم باشد، سرزمین حاصلخیز قلبش از کوثر حیات‌بخش ایشان برخوردار می‌شود و بهشت شادمانی و زیبایی در وجودش پدیدار می‌گردد؛ همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید: «و از آیات‌ خدا این است که تو می‌بینی زمین را خاشع و بی‌حرکت. پس، چون فرو فرستیم بر آن آب را، به جنبش…
در ابتدای سوره نبأ سخن از وجود ولایی انسان کامل، به عنوان خبر بزرگ است که مورد انتقاد و اختلاف بسیاری از آدمیان قرار گرفته[1] و در پایان سوره، سخن از حسرت کافر است که نشان می‌دهد تأسفش به جهت کفر ورزیدن به انسان کامل در دنیا می‌باشد و ‌‌‌‌در نتیجه، در سرای آخرت با حسرت و نگرانی زیاد، اظهار می‌دارد که: ای کاش! در دنیا، در برابر ولایتِ اولیای الهی و کوثر حیات‌بخش کلمات آنان، قلبم همچون سنگ، سخت نبود و مانند خاک، نرم و خاشع بود و ‌‌‌‌در…
زمین، به معنای نفس آدمی است که بذر خواسته‌ها و تعلقات بی‌پایان را در درون خود دارد و منظور از کوه‌ها، عقل اوست که دارای جلوه‌های گوناگون و اندیشه‌های مختلف می‌باشد و همیشه به سرزمین نفس اتصال دارد و پیوسته موجب تعادل و استواری آن می‌گردد و مراد از آسمان نیز دل انسان است. زمانی که در صور دمیده می‌شود، یعنی هنگامی که به اراده پروردگار، مرگ آدمی فرا می‌رسد، نفس و عقل او به هم کوبیده می‌شود تا از مجموعه خواسته‌ها و افکار او، صورت حقیقی‌اش که ظلمانی یا…
آفتاب خورشید رسالت که شریعت الهی است به همراه مهتاب قمر ولایت که معرفت رحمانی می‌باشد، تمامی هفت عالم سلوک را روشن نموده‌اند؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «آیا ندیده‌اید که چگونه آفرید خدا هفت آسمان را طبقه‌طبقه بالای هم، و گردانید ماه را در آنها نور، و خورشید را چراغ!»[1] بنابر این، سالک الی الله با تسلیم و ایمان عاشقانه به خضر طریق، در پرتو آفتاب شریعت و مهتاب معرفت اوست که در مسیر صعود به هفت آسمان‌ بهشتی وارد می‌شود؛ به طوری که هر چه بالاتر رود، از نقص…
قرآن کریم درباره گمراهان می‌فرماید: «جهنم وعده‌گاه همه ایشان است. برای آن، هفت در می‌باشد. برای هر دری، گروهی از آنها (گمراهان) تقسیم شده‌اند.»[1] درهای جهنم، به طبقات هفت‌گانه جهنم اشاره دارد؛ چنان‌که در مقابل آن، بهشت هم دارای هفت طبقه می‌باشد. گفتنی است که بهشت در آسمان و جهنم در زمین است و طبقات بهشت و جهنم همان آسمان‌ها و زمین‌های هفت‌گانه هستند. از این‌رو، هر عالم از عوالم سلوک نسبت به عالم بالاتر از خود، زمین یا جهنم به حساب می‌آید و نسبت به عالم پایین‌تر از خود،…
علاقه‌مندی نوع آدمیان به خاک و هر چه از عالم خاک است و نیز به انواع مختلف نباتات و همچنین حیوانات گوناگون، به جهت این است که قبلاً وجود آنها از جماد و نبات و حیوان بوده و با طی این مراحل سه‌گانه ظلمانی، به عالم انسانی که عالم نور است، وارد شده‌اند؛ قرآن به این حقیقت، چنین اشاره نموده: «می‌آفریند شما را در شکم‌های مادرانتان، آفرینشی پس از آفرینشی دیگر، در تاریکی‌های سه‌گانه.»[1] همچنین در آیه دیگر، جایگاه تکذیب‌کنندگان حق را بعد از مرگ، بازگشت به تاریکی دارای سه…
پویندگان صراط کمال و جمال مطلق، ابتدا با ندای منادیان ایمان، یعنی ابرار، از خواب غفلت بیدار شده و از عالم اسفل مُلک که سرای آتش کفر است، رها می‌گردند و سپس، در این سیر کمالی به برکت هدایت اولیای رحمانی، عالم جمادی را که نماد قدرت‌جویی و ثروت‌طلبی است، طی می‌نمایند. آنگاه از عالم نباتی که جلوه‌گاه زینت‌های رنگارنگ دلفریب و خوراکی‌ها و تعلقات لذت‌بخش گوناگون است، عبور می‌کنند و بعد، در عالم حیوانی با دو قوه نیرومند نفس ‌امّاره، یعنی خشم و شهوت ستیز می‌نمایند و پس از…
تمامی مراتب هفت‌گانه سلوک از عالم جمادی تا عالم لاهوتی، قابل رؤیت و درک می‌باشد؛ چنان‌که قرآن کریم به این نکته اشاره دارد: «آیا ندیده‌اید که چگونه آفرید خدا هفت آسمان را طبقه‌طبقه بالای هم.»[1] گفتنی است این رؤیت و درک، تنها برای کسی امکان‌پذیر است که در پرتو تسلیم و ایمان به خضر طریق، در این مسیر گام نهاده و به واسطه عشق و طهارت قلبی، چشم دلش به روی حقایق باز شده باشد. ﴿اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ…
واژه «حُکم» که در برخی آیات[1] به کار رفته، غیر از «حکمت» است و به معنای داوری و فرمانروایی و یا توانایی بهره‌مندی از قضاوت و حکومت است. بنی‌اسرائیل با وجود برخورداری از حُکم، در اثر علم، به اختلاف مبتلا شدند؛ در حالی که اگر منظور از حُکم، حکمت باشد، نباید به نزاع و تفرقه دچار می‌شدند؛ زیرا حکمت، برطرف‌کننده اختلاف در بین مردم می‌باشد.[2] قرآن کریم می‌فرماید: «ما دادیم بنی‌اسرائیل را کتاب و حکم و نبوت، و روزی‌شان کردیم از پاکیزه‌ها و برتری دادیم آنها را بر جهانیان، و…
فراگیری کتاب و حکمت، به داشتن سواد و علم رسمی وابسته نیست و دسترسی به حقیقت قرآن کریم، تنها طهارت و پاکی دل می‌طلبد؛ چرا که می‌فرماید: «به‌درستی كه این، قرآنی است گرامی‌ در كتابی پوشیده که مَس نمی‌کنند آن را مگر مطهّران.»[1] ‌بدین جهت، بسیاری از پیامبران الهی از آدم تا خاتم، امّی و درس‌ناخوانده بوده‌ و فقط به دنبال تطهیر آیینه دل از طریق عشق به پروردگارشان بوده‌اند تا به حقیقت کتاب یا حکمت برسند. بنابر این، همان‌طور که حکمت به واسطه عشق رحمانی در قلبِ عارف واقعی…
keyboard_arrow_up
error: