پايانبخش مأموريت جناب ذوالقرنين که با اراده پروردگارش صورت گرفت، اين کلام است که میفرمايد: «اين رحمتی است از پروردگار من. پس، چون آيد وعده پروردگارم، آن را متلاشی میگرداند و باشد وعده پروردگارم، حق. و وامیگذاريم بعضی از ايشان را آن روز، که به اضطراب داخل میشوند در بعضی [ديگر]، و دميده میشود در صور. پس، جمع میکنيم ايشان را جمع کردنی.»[1] جناب ذوالقرنين با تقويت نيروی ايمان و استقامت و افزودن غيرت و شجاعت در وجود آن قومِ موحّد و تجهيزشان به قدرت ظاهری و باطنی، حکومت مقتدری…
نکتههای عرفانی از متشابهات قرآن
در بين دينداران، «علمای الهی» که علمشان را از طريق عقل و به واسطه آموزش و تفکر به دست میآورند، پيوسته از «الله تعالی» خوفناکاند؛ چنانکه قرآن میفرمايد: «جز اين نيست که میترسند از خدا از بين بندگانش، عالمان.»[1] و ترس ايشان نشئتگرفته از اين است که مبادا دچار گناه شوند و در اثر آن، به مصيبت دنيايی و عذاب اخروی گرفتار آيند. اما «ابرار رحمانی» که معارفشان را از طريق قلب و به واسطه طهارت و عشق به دست میآورند، همواره از «مقام رب» بيمناکاند و ترسشان به اين…
هاديان طريق کمال و جمال، دو گروهاند: انبيای الهی و اوليای رحمانی. وجود هر يک از اين دو گروهِ نورانی و روحانی، به منزله کشتی نجات است برای پيروانشان. انبيای الهی(ع)، ناخدايان توانايی هستند که وظيفه دارند در سايه صبر و استقامت، با کشتی وجود خود، تسليمشوندگان خويش را در دريای موّاج رسالت به سوی ساحل امن ولايت به پيش ببرند. همچنين اوليای رحمانی، ناخدايان ماهری هستند که مأموريت دارند در پرتو بردباری و شکيبايی، با کشتی وجود خود، ايمانآورندگان به خويشتن را که فانی، يعنی وارستگان از دنيايند، در…
سوره مبارکه حمد، خلاصه و عصاره معالم ظاهری و معارف باطنی قرآن کريم است و در حقيقت، هر آنچه بندگان خدای رحمان و رحيم برای نيل به کمال و جمال مطلق نياز دارند، در اين سوره بيان شده است. سوره حمد، دارای دو بخش است: بخش اوّل، يعنی چهار آيه نخست،[1] شامل ثنا و ستايش خداوند سبحان به واسطه اسمای حُسنای اوست که برای سالکان راه کمال از معرفت قلبی سرچشمه میگيرد و بخش دوم، يعنی سه آيه پايانی،[2] مشتمل بر راز و نياز بندگان صدّيق خدای رحمان برای رسيدن…
انسان در طول زندگی دنيايی خود، به واسطه غلبه اعمال زشت يا زيبايش، بهتدريج، يا به سمت ظلمت و يا به سوی نور حرکت میکند و هنگامی که از دنيا میرود، زمان کوتاهی طول میکشد تا روح او صورت واقعی و کالبد اصلی خود را محقق نمايد و به جايگاه خويش در بين ظلمانيان و يا نورانيان وارد شود. از اينرو، بين مرگ و برانگيخته شدن هر کس، مدت کوتاهی به عنوان «برزخ» فاصله است که آغاز و پايان آن با دميدن در «صور» تحقق میيابد؛ به عنوان مثال، جنين…
عيسی مسيح(ع) به جهت بهرهمندی از روح قدسی است که مانند ستارهای تابان در آسمان چهارم میدرخشد، يعنی در آسمان عالم انسانی قرار دارد؛ نه در زمين انسانی که دوزخ اميال و تعلقات نفسانی میباشد. از اينرو، شرک و شک هرگز به قلب مطهّر عيسی مسيح(ع) راه ندارد و پيوسته در سلامتی کامل به سر میبرد؛ چنانکه خود میفرمايد: «و سلام بر من، روزی که زاده شدم و روزی که میميرم و روزی که برانگيخته میشوم زنده.»[1] بنابر اين، سرچشمه سلامتی آن حضرت در سه مرحله مهم: تولد، مرگ و…
در باطن هر انسان، سه نيروی فرماندهنده وجود دارد که همشکل با ظاهر جسمانی اوست: نفس امّاره، نفس لوّامه و نفس مطمئنه. به تعبير ديگر، اين سه نيرو به ترتيب، عبارتاند از سه بُعد: نفس و عقل و روح. نفس امّاره، همان شيطان درون آدمی است که پيوسته او را به لذايذ دنيوی و تعلقات مُلکی امر میکند؛ مگر اينکه انسان در پرتو رحمت پروردگارش از شرّ چنين نفسی در امان بماند؛ چنانکه قرآن از زبان يوسف صدّيق(ع) میفرمايد: ﴿وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ…
طبق آيات سوره دهر، ابرار (اصحاب يمين) از سه جام نوشيدنی بهرهمند میشوند که اوّلی را خود مینوشند و دو جام ديگر را به آنها مینوشانند: ابتدا از جامی مینوشند که از چشمه، جاری شده و با کافور آميخته گرديده است: «بهدرستی که ابرار میآشامند از جامی که با کافور آميخته شده؛ چشمهای که مینوشند از آن، بندگان [خاص] خدا و جاریاش میکنند، جاری کردنی.»[1] سپس، از جامی به آنها داده میشود که از چشمه سلسبيل بوده و با زنجبيل آميخته شده است: «و نوشانده میشوند در آنجا از جامی…
انسان، آفرينش خدای جميل است و سرگرمیها و لذتهای دنيايی که باعث دوری او از پروردگار میگردد، برای او در حکم عورت و زشتی میباشد، بنابر اين، هر چه انسان از خدای جميل دورتر گردد و به دلبستگیها مشغولتر شود، حقيقت درونیاش زشت و زشتتر میشود؛ اما هر چه به پروردگار نزديکتر شود و از تيرگیها دوری کند، باطنش زيبا و زيباتر میگردد. يگانه راه رسيدن به چنين مقامی که مقام زيبايی و جايگاه مقرّبان اهل معرفت و صاحبان «قول طيّب»، يعنی کلمات رحمانی است، همانا دوری از آلودگیها، بهويژه…
برای دينداران، دو نوع لباس باطنی وجود دارد: لباس «نور» و لباس «روح» که هر دو، پوشاننده نفس انسان میباشند. منظور از لباس «نور»، شريعت الهی است که آدمی به واسطه پوشيدن آن میتواند در بهشت اسما، زشتیهای نفس خود را بپوشاند؛ يعنی توسط نور، از ظلمت شرک پاک و مبرّا گردد؛ اما چنانچه نسبت به اين لباس غفلت بورزد، دچار آلودگی شرک گرديده، از بهشت طهارت الهی بيرون رانده میشود. در اين مورد، قرآن کريم به بنیآدم چنين توصيه میکند: «ای فرزندان آدم! نبايد بفريبد شما را شيطان؛ همچنانکه…