ـ صبر، اسم اعظم است. استقامت در برابر مشکلات و سختیها، انسان را به اراده و اعتقاد راسخ میرساند. ـ برخورد اولیای رحمانی با اولیای شیطانی مانند برخورد عاقلان با دیوانگان است که پیوسته سعی میکنند از آنها دوری کنند؛ در حالی که اولیای شیطانی همواره در صدد ورود به حریم اولیای رحمانی و صدمه زدن به آنان هستند. ـ در عالم ملکوت، روحانیان از نورانیان مقامشان بالاتر است. به همین جهت، ملائکه نورانی در بهشت بر آدم روحانی سجده میکنند. ـ سیر و سلوک یعنی اینکه انسان به کمک…
گزیده بیانات
منتخبی از سخنرانیهای استاد یعقوب قمری شریفآبادی
ـ در بین اسماء خدا، «الله» بخشنده نور است و «رحمان» دمنده روح. ـ انبیا مبعوث شدند تا مردم را در سایه دین از «شرک» نجات دهند، اولیا هم برانگیخته شدند تا مردم را در پرتو ایمان از «شک» بیرون بیاوردند. ـ سالک اگر بفهمد آنچه که دارد از زن و فرزند و مال و مقام، در واقع، برای خودش نیست و خدا به عنوان امانت به او داده است، دیگر گمراه نخواهد شد. ـ مقام رحیمیت برای محرمان درگاه خدا است و نماد رحیمیت در عالم خاک، فاطمه زهرا(س)…
ـ دو روح اساسی برای اهل سلوک وجود دارد: روح ایمان که مربوط به ابرار است و روح قدسی که مربوط به مقربان میباشد. ـ عارفان، تصدیقکننده کلمات، یعنی ایمانآورنده به اولیای رحمانی هستند. ـ زن، مانند آب روان است و خشونت با او مثل انداختن سنگی بزرگ در آب میباشد که باعث پراکنده شدن آن به اطراف میگردد. ـ محال است کسی بدون شاگردی در محضر استاد معنوی به علم باطنی برسد. ـ تاریخ زندگی بشر همچون سیارهای است که یک نیمکره آن را انبیاء(ع) و نیمکره دیگر را…
ـ جاذبه بین عاشق و معشوق، ایجاد روح میکند؛ همانطور که در نیروگاهها با استفاده از دو قطب مغناطیس، برق تولید میشود. ـ شستشوی بدن از غبار دنیایی با آب است و شستشوی روح از غبار شرک با کوثر. ـ خدای رحمان چون صاحب عرش است، مورد تنفر کفرپیشهگان میباشد؛ همچنین علی(ع) چون صاحب معرفت است، مورد تنفر مکذبان میباشد. ـ دم اولیای الهی همچون صور اسرافیل است که پیروانشان را از دنیاطلبی میمیرانند و به معنویت زنده میکنند. ـ امام حسین(ع) با دعای عرفه، آتشی در عرفات برافروخت که…
ـ بهشت و دوزخ مانند دو دریای تلخ و شیرین در کنار هم قرار دارد. ـ عشق واقعی، یک نوع ریاضت است و انسان در آن رنج و سختی میبیند؛ اما سرانجامش عزت و پیروزی است. ـ «اسفل سافلین» و «احسن تقویم» هیچ کدام انتها ندارد و انسان میان اینها در سیر و حرکت آفریده شده است. ـ شهوت، آتش در نفس آدمی است که شعلهاش غضب میباشد. به اشتراک بگذارید
ـ وجود انسان کامل، تصفیهخانه عشق است که اجرام منفی شرک را از وجود سالک پاک میکند. ـ مقربان جلوه رحیمیتاند و همچون ستارگان، صاحب نور زیبایی هستند. ـ انسانی که بدون درک محضر اولیای خدا، به عبادت و ریاضت میپردازد، ممکن است دارای مشاهدات گردد، ولی عارف نخواهد شد. ـ عارف واقعی کسی است که تحت تربیت ولیّ خدا و با سیر عاشقانه، به کشف و شهود و کرامات نایل گردد. ـ سالک از طریق عقل، نفس را، از طریق روح، جسم را، و از طریق بهشت، جهنم را…
ـ سالک باید از طریق شریعت الهی محمد(ص) به ولایت رحمانی علی(ع) برسد و از آنجا به وجاهت رحیمی فاطمه(س) نایل شود یعنی از خورشید به ماه و از آنجا به ستاره زهره. ـ وجاهت رحیمی، نور زیبایی است، ولی هدایتگر نیست و فقط شریعت الهی و معرفت رحمانی، انوار هدایتگرند و به همین خاطر، فرموده: «قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن؛ خدا را یاد کنید به نام الله یا به نام رحمان.» ـ موسی(ع) اهل نورانیت، عیسی(ع) اهل روحانیت و محمد(ص) هم اهل نورانیت و هم اهل روحانیت است.…
ـ عقل کسی کامل است که دلش در آتش عشق به استاد معنوی مطهر شده باشد. ـ قلب انسان آیینه است و به فرموده قرآن باید آن را پاک کنیم تا به اسرار دست یابیم؛ «لایمسّه الا المطهرون». اگر قلب پاک شد، میشود جام جهاننما. ـ عارف به کسی میگویند که قدرت فرقان داشته باشد؛ یعنی تشخیصدهنده باشد و بتواند بین حق و باطل و زشت و زیبا فرق بگذارد. ـ انسان وقتی که به مقام شهود قلبی برسد به مقام عرفان و معرفت رسیده است. به اشتراک بگذارید
ـ اصحاب شِمال کسانی هستند که به اولیای رحمانی کفر میورزند و آنان را تکذیب میکنند. ـ دعا و صلوات برای کسانی که با شرک و کفر از دنیا رفتهاند، به جز افزایش عذاب نتیجهای ندارد. ـ فقط با انفاق مال و جان در راه خدا است که میتوان به بهشت مقربین وارد شد. ـ زبان اهل بهشت، زبان حکمت است که زبان شادمانی و مهربانی میباشد. به اشتراک بگذارید
ـ کره زمین، هم دریا و هم خشکیاش پیوسته در حال تغییر است، همچنین آدمی هم جسم و هم روحش هر لحظه در حال تحول است. ـ تغییر و تحول باطنی انسان یا به سوی عوالم اسفل است و یا به سوی عوالم اعلی. ـ اولیای خدا بهواسطه روح قدسی، دارای آگاهی و معرفتاند و تشخیصدهنده حق از باطل میباشند. ـ کسی که میخواهد نجاری یاد بگیرد، باید شاگرد نجار بشود. کسی که میخواهد بنایی یاد بگیرد، باید شاگرد بنا بشود. چطور ممکن است کسی بدون شاگردی در مکتب ولی…