سال 1366 بود. در عالم رؤیا مشاهده نمودم که سرِ خود را بریده و روی یک سینی گذاشتهام. همین طور که به آن نگاه میکردم، تصمیم گرفتم آن را به نزد استاد معنویام ببرم و به پیشگاه ایشان تقدیم نمایم.
برگرفته از کتاب «شگفتیهای مهتاب» خاطرات معنوی، مشاهدات قلبی و پیشگوییهای باطنی استاد