سال 1347، چند وقتی بین مردم شایعه شده بود که شهرداری تهران میخواهد در جنوب شهر ری، قبرستان بزرگی به نام «بهشت زهرا(س)» برای دفن مُردههای مردم تهران و حومه احداث نماید؛ اما به دلیل مخالفت شدید علما و مراجع دینی، این کار به تأخیر میافتاد. نظر علما و بزرگان دین این بود که باید نام قبرستان تغییر کند؛ زیرا شرایط فرهنگی و اجتماعی دوران طاغوت باعث میشد افراد بیبند و بار و لاابالی و بیتوجه به مسائل دینی هم در آنجا دفن گردند و علما این را نوعی توهین به نام مقدس حضرت زهرا(س) میدانستند.
در همین ایام بود که شبی در عالم رؤیا مشاهده کردم در کنار جاده قدیم تهران ـ قم، همان منطقهای که قرار بود قبرستان تأسیس کنند، دو گُلدسته بسیار بزرگ به رنگ سبز در دو طرف سردرِ ورودی قبرستان وجود دارد و در بین آن دو گلدسته، با آب طلا به خط بزرگ نوشته شده بود: «بهشت زهرا(س)»؛ در حالی که این نام مقدس، پیوسته میدرخشید.
با دیدن این رؤیا، یقین حاصل کردم که نام مبارک حضرت زهرا(س) برای این قبرستان بهزودی ثبت خواهد شد و هیچکس هم نمیتواند از این کار جلوگیری کند و مانع آن شود و حتماً حکمتی در این کار نهفته است. یکی دو سال بعد که برای دفن یکی از اموات فامیل به آن قبرستان رفتم، دیدم به همان صورت که من در خواب رؤیت کردم، جلوی سردرِ ورودی آن قبرستان، دو گُلدسته نسبتاً بلند در طرفین درب آنجا ساخته شده و نام مبارک «بهشت زهرا(س)» بر سردرِ آن، نوشته شده است.