در آخرین شب ذکرِ ماه مبارک رجب سال 1377، در عالم رؤیا، خود را در حال آبیاری گلها و درختان یک باغ دیدم و احساس میکردم آن باغ زیبا برای من است. بعد از زمانی که کار آبیاری تمام شد، خود را شستوشو دادم و لباسهایم را عوض کردم و از درب باغ خارج شدم و با قفل بزرگی که در دست داشتم، درب باغ را محکم بستم.
هنگامی که از خواب بیدار شدم، دانستم باغی که در عالم رؤیا دیدهام، همان ماه مبارک رجب است؛ چراکه در این ماه به امر مولای کریمم میبایست هفتاد هزار ذکر صلوات را به حضرات معصومین(ع) هدیه کنم؛ یعنی هر شب دو هزار، هر هفته چهارده هزار و در پنج هفته مجموعاً هفتاد هزار ذکر صلوات میگویم[1] و چون امشب، آخرین شب ذکر من است، بنابراین، درب باغ ولایت را که همان ماه رجب است، با آن قفل بزرگ بستم تا سال آینده و ماه رجب دیگری که فرا رسد.
[1]. از شب چهارشنبه قبل از ماه مبارک رجب تا شب چهارشنبه بعد از آن ماه، مجموعاً 5 هفته میشود.