قربانی فرزندان آدم(ع)

حضرت آدم(ع) به پسران خويش امر کرد تا هر کدام برای تقرّب به پروردگار خويش، يک قربانی پيش آورند؛ يعنی کاری را برای کسب رضای او انجام دهند؛ اما ‌‌در نهايت، قربانی يکی از آن دو پذيرفته شد و قربانی ديگری مورد پذيرش قرار نگرفت.

قربانی بر دو نوع است: يا ظاهری و بيرونی است که شامل انفاق و ايثار نعمت‌های الهی می‌باشد و يا باطنی و درونی است که عبارت از کُشتن نفس ‌امّاره می‌باشد؛ نفسی که عاشق نعمت‌های ظاهری است و به واسطه وابستگی به آنها همواره انسان را به بدی و پليدی وامی‌دارد.

قابيل، چون تنها به معالم الهی آگاه بود، برای اينکه در اين آزمون و رقابت، برنده باشد، بهترين نعمت ظاهری‌اش را برای قربانی انتخاب کرد و به پيشگاه خداوند عرضه نمود؛ اما هابيل، چون اهل معرفت بود، نفس خود را قربانی نمود تا در عمل به حقيقت «لا اله الا الله» تمامی الهه‌ها را در مسير عبوديت ربّش از وجود خويش بيرون نمايد؛ چرا که می‌دانست تنها راه نيل به رضايت و قرب الهی، فانی شدن از نفس می‌باشد.

بنابر اين، اگر قربانی قابيل پذيرفته نشد، به واسطه اين بود که نتوانست از هوای نفسش فانی شود؛ در حالی که می‌بايست پس از پاک‌ شدن از شرک به واسطه شريعت الهی،‌ به فنای از نفس، در پرتو معرفت رحمانی نايل می‌گشت تا همانند هابيل از گروه متقين محسوب گردد.

در نتيجه اين ناتوانی، کينه هابيل را به دل گرفت و نفس سرکش او، قتل برادرش را برای او آسان گردانيد؛ اما هابيل چون شريعت الهی را با معرفت رحمانی همراه ساخته و ‌به اين سبب، در زمره متقين، يعنی ابرار قرار گرفته بود، قربانی‌اش مورد قبول پروردگار واقع گرديد و ‌‌در حقيقت، از نفس خويش فانی شد و در شمار گروهی در آمد که جايگاهشان، بهشت امن مقرّبين می‌باشد.

(وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ)؛[1] «[ای محمد!] بخوان بر ایشان خبر دو پسر آدم را به­‌حق؛ هنگامی که پیش آوردند قربانی را. پس، پذیرفته شد از یکی­، و پذیرفته نشد از دیگری. [قابیل] گفت: ‌‌هرآینه می­‌کُشم تو را. [هابیل] گفت: جز این نیست که می‌­پذیرد [قربانی را] خدا از پرهیزکاران.»

پی‌نوشت‌:
[1]. سوره مائده، آیه 27.
به اشتراک بگذارید
keyboard_arrow_up
error: