پس از آنکه سالک الی الله، در محضر انسان کاملِ بهشتی، مراتب یقین را طی نمود، با نگاه به زندگی گذشته و وضعیت کنونی خود، خویشتن را غرق در نعمتهای بهشتی صاحب ولایت و بهرهمند از سلامتی و آرامش مییابد. آنگاه پروردگارش از ضمیر او، نفس مطمئنهاش را مورد سؤال قرار میدهد که در برابر نعمت آگاهی، شهود یقینی و شناخت زشت و زیبای دنیا، چگونه پروردگار کریمت را شکر نمودی و در قیامت چه ارمغانی را با خود به محضر ربّ خویش میبری؟ ﴿ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ﴾؛[1] «سپس، پرسیده خواهید شد در چنین روزی، از نعمتها.»
بهترین پاسخ و عالیترین نتیجه اعمال، این است که آدمی محصول عشق رحیمیاش را در پیشگاه پروردگارش حاضر نموده و انسان هدایتیافتهای را که رهاورد سلوک عاشقانه و خدمتگزاری خالصانه اوست، معرّفی نماید؛ چنانکه بهترین ارمغان حضرت یوسف(ع)، در محضر پروردگارش به هنگام قیامت، عشقِ مجسم او، یعنی زلیخای موحّد میباشد.