تصفیه فاضلاب‌های همسایه‌ها

سال 1370، در عالم رؤیا دیدم، چاه فاضلاب منزل ما که در وسط حیاط قرار داشت، پُر شده است. شخص چاه‌کنی را آوردم تا روی چاه را باز كنند و آن را تخلیه کند. مدتی بعد، رو به من کرد و گفت: «هر قدر آب چاه را می‌کشیم، خالی نمی‌شود! گویا از جایی دیگر آب وارد چاه می‌شود!» وقتی به كنار چاه آمدم و به داخل آن نگاه کردم، با منظره عجیبی مواجه شدم؛ دیدم فاضلاب‌ خانه تمام همسایه‌های کوچه به داخل چاه منزل ما می‌ریزد و به محض وارد شدن به چاه، صاف و زلال می‌شود. به قدری آب چاه شفاف بود که اگر سوزنی هم ته آن بود، به‌خوبی دیده می‌شد. آنگاه رو به مقنی گفتم: «دیگر لازم نیست آب چاه را تخلیه كنید. درب آن را ببندید.»

در حقیقت، جلسه علمی و معنوی در منزل ما، همچون تصفیه‌خانه‌ای بود که آلودگی‌های‌ همسایه‌ها را پاک و تمیز می‌کرد.

play_circle_filled
pause_circle_filled
volume_down
volume_up
volume_off
به اشتراک بگذارید
keyboard_arrow_up
error: