بر اساس حکمت رحمانی، اغلب خوابها، مبهم و متشابهاند و معمولاً آدمیان واقعیت آنها را درک نمیکنند و تنها معبّران رحمانی از حقیقت آنها آگاهی دارند؛ همچون تابلوی نقاشی در سبک هنری کوبیسم که دارای تصاویر مبهم و درهم است و فقط هنرشناسانِ اهل فن میتوانند بر پیامهای آن مطلع گردند.
علت اینکه رؤیای بسیاری از مردم، نامفهوم و متشابه است و افراد عادی از تعبیر و فهم رؤیاها عاجزند، این است که غالباً در ورطه خودبینی و دنیاطلبی گرفتارند و از بوستان باطراوت حق و حقیقت به دور هستند و چنانچه بهطور آشکارا در عالم خواب، زشتیِ برخی از اعمال خود و اطرافیانشان، نظیر خیانت به ناموس یکدیگر و یا قتل و دزدی را ببینند، مشکلات و مصیبتهای زیادی به وجود میآید و اعتماد، امید، صداقت، دوستی و مهربانی جای خودش را به بدبینی، یأس، تکذیب، دشمنی و خشونت میدهد. در نتیجه، جامعه انسانی از نظم و انضباط فاصله میگیرد و دچار هرج و مرج میگردد و روابط انسانها تحت تأثیر ظلم و تباهی و انتقامجویی قرار خواهد گرفت.